متغیرهای جدی در بازار نشر مثل قیمت کاغذ، چنان تعیینکننده شدهاند که بعضی از ناشران، قیمت پشت جلد کتاب را حذف کرده و میگویند به سایت مراجعه کنید. گویا قیمت کتاب هم مثل دلار و طلا، دائم در نوسان است!
سال ۱۴۰۱، سالی که برای حوزه نشر، فرودی بدون فراز به همراه داشت باز هم شاهد افزایش دلار و تأثیر آن بر کاغذ و پیوستهای فرهنگی مرتبط با آن هستیم؛ به طوری که قیمت هر بند کاغذ چاپ و تحریر ۷۰ در ۱۰۰ با گرماژ ۷۰ گرم از بندی یک میلیون و ۱۶۰ هزار تومان به بندی یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان افزایش یافته است.
رکن اساسی حوزه نشر، کاغذ است. کاغذ مورد استفاده در کشور چیزی بالغ بر ۳۵۰ هزار تن است که از این میزان ۶۰ هزار تن برای صنعت نشر صرف میشود. در مقابل میزان کاغذهای تولید شده در داخل جوابگوی این نیاز عمده کشور نیست؛ یعنی تمام تولیدات داخل ۲۰ درصد از نیاز کشور را تأمین میکند.
از ابتدای سال که افزایش قیمت کاغذ شدت پیدا کرد و تا به حال نیز از سیر صعودی خود صرف نظر نکرده است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پا به میدان تثبیت، تقویت و ارتقاء تولیدات داخلی کاغذ گذاشت که در همین عرصه نیز وزیر فرهنگ و ارشاد وعدههایی داد.
کاغذ، کالایی اساسی است که از مبادی اصلی به کشور وارد میشود. این گونه نیست که از مسیرهای غیرقانونی و قاچاق هم بتوان آن را وارد کرد. بنابراین باید اختصاص ارز به آن نیز روند مشخص و منظمی داشته باشد. گرانی موجود در بازار کاغذ در حال حاضر ۲ علت اصلی دارد؛ یکی افزایش جهشی نرخ ارز و دیگری تخصیص ندادن ارز نیمایی به این کالا.
حذف قیمت پشت جلد کتاب
این را هم باید در نظر بگیریم که حوزه نشر با توجه به اینکه گردش مالی بالغ بر هفت هزار میلیارد تومانی دارد، با این حجم اقتصادی هنوز یک صنعت مستقل نشده و هنوز دستش زیر سنگ قیمت کاغذ مانده است. در صنعت نشر یک رابطه عکس وجود دارد و آن هم افزایش قیمت به منزله کاهش مخاطب است. با توجه به اینکه در سال جدید افزایش قیمتهایی چون تعرفه چاپ، حقوق کارگران، کارمندان، حق بیمه، کاغذ، زینک و موضوعاتی از این قبیل، موجب افزایش قیمتی خارج از عرف در بازار کتاب میشود.
هیچکس هم نمیتواند برای سال آینده احتمال دهد که چه میزان افزایش قیمت در حوزه نشر خواهیم داشت که این مسأله باعث میشود کتابها بهروز به فروش برسند؛ کاری که برخی از ناشران انجام میدهند. قیمت پشت جلد کتاب را قید نمیکنند و میگویند که به سایت انتشارات رجوع کنید تا با قیمت روز از سوی ناشر و کتابفروش به فروش برسد.
در تقابل افزایش قیمت کتاب و هزینههای مخاطب، این جیب مخاطب است که تعیین میکند کتاب بخرد یا نه! همین مسأله میتواند موجب شود که مخاطبان به سوی خرید کتابهای دسته ۲ (کهنه) یا نسخههای دیجیتالی قانونی و غیرقانونی روی آورند.
اگر بحث کاغذ و زینک برای ناشران که مهمترین مسأله در افزایش قیمت کتاب است از سوی متولیان این امر حل نشود، بازار کتاب باید با چتر حمایتی وزارت و فرهنگ و دولت فقط به حیات خود ادامه دهد. البته در این حیات نیز اولین قشری که آسیب میبیند، صنف کتابفروش است؛ چرا که با افزایش قیمتها در سال آینده، با کاهش مشتری و مخاطب روبهرو میشوند و همین نشانه کاملی برای تعطیلی کتابفروشیهای کوچک و ضعیف است.
منتشرشده در:چاپ و نشر انلاین