برندینگ

اگر روزی بدون ماشین شخصی بمانید، چطور این‌طرف و آن‌طرف می‌روید؟ احتمالا اسنپ و تپسی، اینطور نیست؟ اگر برای خرید شیر یا ماست وارد سوپرمارکت شوید، هرچه دم دستتان باشد را می‌خرید؟ یا فقط محصولات یک شرکت خاص را تهیه می‌کنید؟ موبایل چطور؟ فرقی بین اپل،‌ سامسونگ، نوکیا، شیائومی و غیره برایتان مطرح نیست؟ هرچه باشد می‌خرید؟

دلیل پاسخی که به سوال‌های بالا دادید، فقط یک چیز است: برند (BRAND) و قدرت برندسازی!

احتمالا با تعریف برند آشنایی داشته باشید. اگر همین الان بگوییم در کمتر از 30 ثانیه نام 20 برند معروف دنیا را بگو، راحت این کار را انجام می‌دهید. اما چرا برندهایی مانند کوکاکولا، نایک، مایکروسافت، تسلا و غیره انقدر شناخته شده و محبوب هستند؟

کوکاکولا چیزی بیشتر از یک نوشابه است. اپل و سامسونگ هم فقط گوشی تلفن نیستند. چیز دیگری پشت آن‌ها وجود دارد که انقدر محبوب شده‌اند. یک چیز واحد پشت همه‌ی کارهای شرکت کوکاکولا است. از حرف‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌زنند بگیرید تا رنگ لوگو، بسته‌بندی محصولات، تبلیغات تلویزیونی و غیره.

برندهای معروف از تجربه مشتری برای فروش استفاده می‌کنند. آخرین باری که کوکاکولا خوردید را تصور کنید. می‌توانید قوطی فلزی (یا پلاستیکی) نوشابه، مزه‌ی نوشابه را در ذهنتان تصور کنید؟ چقدر احتمال دارد توناژ دیگری از رنگ قرمز را با رنگ قرمز مخصوص کوکاکولا اشتباه بگیرید؟ احتمالا زیر 5 درصد.

هر با که کوکاکولا را به پپسی یا زمزم ترجیح می‌دهید، در واقع به تجربه خرید قبلی خودتان رجوع می‌کنید. شرکت‌های بازاریابی هم دقیقا از همین تکنیک‌ها برای برندینگ استفاده کرده‌اند. خیلی خوب می‌دانند مشتری‌ها در زمان خرید (یا فکر کردن به خرید) باید چه چیزهایی تجربه کنند و همان‌ها را در برندشان پیاده‌سازی می‌کنند.

نتیجه چیست؟ مردم این برندها را می‌شناسند، عاشقشان هستند و مهم نیست چند گزینه‌ی دیگر برای خرید داشته باشند، آن‌ها قطعاً محصولات همان برند را انتخاب می‌کنند. کدام تجارتی است که چنین چیزی را نخواهد؟

برند چیست؟

به مشخصه و یا مشخصاتی که یک شرکت را از دیگران متمایز می‌کند، نشان تجاری یا برند می‌گویند. نام شرکت، شعار تبلیغاتی یا تگ لاین، لوگو، سمبل و صدای برند همگی به عنوان زیر مجموعه‌ی این اصطلاح در نظر گرفته می‌شوند. هر گونه تجربه و ارتباط مشتری با تجارت (مثلاً به عنوان خریدار، فالوور شبکه‌های اجتماعی و حتی رهگذر) هم به عنوان زیرمجموعه‌ای از برند در نظر گرفته می‌شود.

 برندینگ یعنی چه؟

به فرایند تحقیق، گسترش و ایجاد ویژگی‌های خاص برای یک موسسه تجاری، با هدف ارتباط مشتری با محصولات و خدمات، برندینگ گفته می‌شود. برندینگ یا برندسازی، فرایندی مادام‌العمر بوده و به ارتباط قلبی مشتری با کسب‌وکار وابسته است.  

 

 اهمیت برندینگ

می‌خواهید بدانید چرا برندینگ مهم است؟ دلایل بسیاری دارد. برند شما یکی از مهم‌ترین دارایی‌هایتان است. برند به تجارتتان هویت می‌بخشد، کاری می‌کند در ذهن مردم بماند، مصرف‌کننده‌ها را به خرید مجدد تشویق می‌کند، بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی می‌کند و کاری می‌کند کارمندانتان حس غرور داشته باشند.

برندینگ یکی از فاکتورهای تصمیم‌گیری خرید مصرف‌کننده‌ها است. براساس نظرسنجی‌ای بین المللی که در سال 2015 انجام شد، حدود 60% خریداران از برندهایی خرید می‌کنند که آن‌ها را می‌شناسند و 21% آن‌ها محصولی را می‌خرند، فقط به خاطر اینکه برند محصول را دوست دارند.

برندینگ به کسب‌وکارتان هویت می‌دهد؛ و این هویت دامنه‌ای گسترده‌تر از محصول و خدماتی که ارائه می‌دهید را شامل می‌شود. برندینگ چیزی در اختیار مشتری قرار می‌دهد که با آن ارتباط برقرار کند.

برندینگ سبب می‌شود در ذهن همگان بمانید؛ مثل چهره‌ی شرکتتان عمل می‌کند و سبب می‌شود که مصرف‌کننده‌ها همه جا پیدایتان کنند (مخصوصا در قفسه‌های شلوغ فروشگاه‌ها، بین یک عالمه جنس مشابه و رنگارنگ دیگر).

برندینگ بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی می‌کند؛ کمک می‌کند تبلیغات مؤثر در فروش داشته باشید، شناخته شوید و روی زندگی مردم تأثیر بگذارید.

اصطلاحات و فرایندهای برندینگ

این‌ها مفاهیمی هستند که به طور کامل برایتان شرح می‌دهیم:

استراتژی های برندینگ

چطور باید برند موفقی ایجاد و آن را به بازار عرضه کنید؟

شخصیت برند

چطور شخصیت برند منحصر به‌فردی بسازیم؟

هویت برند (Brand identity)

هویت برند، همان ویژگی‌ها و وعده‌هایی است که به مشتری‌هایتان می‌دهید. هویت برند همان چیزی است که می‌خواهید در ذهن مشتریان بماند. این مفهوم بیانگر ارزش‌های شما، نحوه‌ی ارائه‌ی محصول و خدماتتان و  احساسات مشتری پس از ارتباط با محصول می‌باشد. برندینگ قوی کمک می‌کند تا کسب‌وکارتان بیش از یک اسم باشد.

آگاهی از برند (Brand awareness)

آگاهی از برند بیانگر میزان آشنایی مردم عادی و بازار هدف با برند شما می‌باشد. آگاهی از برند بالا، سبب می‌شود که برندتان با واژه‌های «پرطرفدار»، «در حال رشد» و «محبوب» شناخته شود. اهمیت آگاهی از برند در چیست؟ اگر مشتریان شناخت و آگاهی کافی از برندتان نداشته باشند، از شما خرید نخواهند کرد. برندسازی قوی کمک می‌کند شناخته شوید.

تعمیم برند و یا بسط برند (Brand extension)

ارائه‌ی محصولی جدید در حیطه‌ای متفاوت و یا بازار هدفی جدید (با هدف گسترش برند)، با اصطلاح تعمیم برند توضیح داده می‌شود. مثل وقتی که شرکت هوندا، به تولید دستگاه چمن زنی روی آورد. تعمیم برند به کمپانی‌ها (و یا اشخاص) اجازه می‌دهد تا از اهرم آگاهی از برند، در جهت ایجاد جریان‌های درآمدی جدید و یا خط تولید محصولات متنوع استفاده کنند. برندینگ قوی مساوی است با پول بیشتر.

مدیریت برند (Brand management)

به فرایند ایجاد و حفظ برند تجاری، مدیریت برند می‌گویند. مدیریت عناصر ملموس و مادی (مانند راهنمای سبک(style guide)، بسته‌بندی و رنگ‌بندی محصول) و عناصر ناملموس (دیدگاه مخاطب هدف و یا پایگاه مشتری در خصوص محصول) زیرمجموعه‌ی مدیریت برند می‌باشد. فراموش نکنید که برندتان زنده است و نفس می‌کشد، پس باید از آن به خوبی نگهداری کنید. برندینگ قوی به نگهداری و رسیدگی مداوم نیاز دارد.

شناخت برند (Brand recognition)

شناخت برند به این معناست که مصرف‌کننده‌ها (و یا مخاطبین هدف) چقدر می‌توانند بدون دیدن اسم برند، آن را شناسایی کنند (از طریق لوگو، شعار تبلیغاتی، بسته‌بندی، آگهی بازرگانی و سایر روش‌های تبلیغاتی). برندینگ قوی سبب می‌شود همیشه در ذهن مخاطب بمانید.

اعتماد به برند (Brand trust)

به این معنی که مشتریان و مصرف‌کننده‌ها چقدر به برند شما اعتماد دارند. آیا به وعده‌های تبلیغاتی‌تان عمل می‌کنید؟ آیا فروشندگان و مسئول خدمات مشتریان شرکت شما هر کاری از دستشان بربیاید برای مشتری می‌کنند؟ چنین اعمالی سبب اعتمادسازی می‌شود. و یادتان نرود این موضوع در دنیایی که حدود 25% مردم فقط به تجارت‌های بزرگ اعتماد دارند، خیلی مهم است. برندینگ قوی، اعتماد مشتری را جلب می‌کند.

 وفاداری به برند (Brand Loyalty)

وفاداری به برند یعنی مشتری‌ها تحت هیچ شرایطی محصولات برند رقیب را نمی‌خرند.

 برند تاچ‌پوینت‌ها

منظور از برند تاچ پوینت، نقاط تماسی است که مشتری با برند شما خواهد داشت.

 طراحی برند

حالا که با المان‌های اصلی برندینگ آشنا شدیم، همه چیز را کنار هم می‌چینیم تا یک برند درست و جذاب طراحی کنیم.

 ارزش برند  (Brand Equity)

منظور میزان ارزشی است که مخاطبان برای برند شما قائل هستند.

ریبرندینگ

اگر بعد از همه تلاش‌هایتان به نتیجه دلخواه نرسیدید، یا اگر به یک تغییر اساسی نیاز داشتید، می‌توانید از ریبرندینگ استفاده کنید.

 

انواع برندینگ

انواع مختلفی از برندسازی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. اما در حالی که همه آنها اهمیت خود را دارند، نمی‌توان از همه انواع برندسازی به طور همزمان استفاده کرد. به این دلیل که هر نوع مجموعه‌ای از اهداف و دستورالعمل های خاص خود را دارد.

در واقع شما باید بسته به نیاز و اهدافتان یک استراتژی برندینگ مناسب را انتخاب کنید.

بیایید 8 نوع از معروف‌ترین انواع برندینگ را با هم بررسی کنیم.

1ـ برندسازی شخصی

همانطور که از نام آن پیداست، این نوع برندینگ به طور خاص با یک شخص مرتبط است. به عنوان مثال، اگر شما یک نویسنده یا طراح هستید، می‌توانید برندسازی شخصی را برای وب سایت و پورتفولیو خودتان انتخاب کنید.

برندسازی خدمات

این نوع برندینگ کاملاً بر خدماتی که یک فرد یا یک شرکت ارائه می‌دهد متمرکز است. بنابراین اگر تصمیم دارید این برندسازی را دنبال کنید، به یاد داشته باشید، تنها چیزی که اهمیت دارد خدماتی است که به مشتریان خود ارائه می دهید و باید عالی باشد.

3ـ برندسازی محصول

این استراتژی یکی از رایج ترین انواع برندسازی است که بر اساس محصول شما است. در استراتژی برندینگ محصول شما باید محصولتان را معرفی و برندینگ کنید و نشان دهید که مشکل مشتری خود را خلاقانه و منحصر به فرد حل می‌کنید.

برندسازی فرهنگی (که به برندینگ جغرافیایی نیز شناخته می شود)

برندسازی جغرافیایی یا فرهنگی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. به این دلیل که هر دو نوع، قراردادهای جغرافیایی یا فرهنگی مخاطبان هدف خود را برای برند تجاری در نظر می گیرند. به دلیل ارتباط جغرافیایی یا فرهنگی توجه مردم را به خود جلب می کند. برندسازی فرهنگی بر جنبه های فرهنگی یک منطقه برای جذب گردشگران و افزایش درآمد ایجاد شده تمرکز دارد.

برندسازی خرده فروشی

برندینگ خرده فروشی مربوط به فعالیت فروشگاه‌ها و خرده فروشانی است که محصولات مختلف را تحت نام یک محصول معروف برندی خاص می‌فروشند. البته برخی از خرده فروشی‌ها فقط محصول برند خودشان را می‌فروشند. مثال بارز این روش اپل است که در سراسر جهان شعبه‌های زیادی دارد و فقط محصولات خودش را می‌فروشد.

  برندسازی آنلاین

برندسازی آنلاین شامل انواع برندهای مرتبط با فضای آنلاین است. این استراتژی شامل تمام تبلیغات آنلاین، پست ها، طراحی وب سایت، خود وب سایت ها، صفحات فرود، حتی پاسخ های پیامی است که مشتریان دریافت می کنند. مثلا نحوه پاسخ به سوالات مشتریان در فضای آنلاین در زیرمجموعه برندینگ آنلاین قرار می‌گیرد.

7ـ برندسازی آفلاین

برندینگ آنلاین و برندینگ آفلاین شباهت‌هایی به هم دارند، اما کاملا متفاوت اند. برندسازی آفلاین به صورت آفلاین اتفاق می‌افتد، که شامل همه کانال های آفلاین مانند چاپ بنر یا جلسات حضوری می‌شود. با این حال، مانند برندسازی آنلاین، برندسازی آفلاین می‌تواند انواع مختلف برندها را در بر بگیرد.

برندسازی شرکت

و در نهایت، آخرین نوع برندینگ یعنی برندسازی شرکتی که بر ظاهر و موفقیت یک تجارت تمرکز دارد. فرض کنید یک شرکت، خودش را به عنوان یک برند لوکس در ذهن مخاطبان خود تثبیت کرده است. در این صورت تمامی محصولاتی که به فروش می‌رساند گران و مجلل خواهند بود و نوع خاصی از مخاطبان را جذب خواهند کرد. از سوی دیگر، اگر برندی خود را به عنوان یک برند مقرون به صرفه نشان داده باشد، پایگاه مشتریان آن کاملاً متفاوت خواهد بود.

 

نکات برندینگ کسب‌وکارهای کوچک

با برندتان مثل یک انسان برخورد کنید.

بهترین راه برای اینکه فرایند برندینگ را درک کنید، این است که برندتان را مانند یک انسان ببینید. برند باید هویت، شخصیت و تجربه داشته باشد. این سؤالات را از خودتان بپرسید:

 – برند شما چگونه خودش را معرفی می‌کند؟ اگر برند بخواهد ظاهرش را شرح دهد، چه می‌گوید؟

 – برندتان در مورد محصول و خدمات چه می‌گوید؟ آیا محصولات مهم و حرفه‌ای هستند؟

 – مردم بعد از اولین دیدار با برند، در مورد آنچه می‌گویند؟ چند جمله‌ای که دوست دارید از آن‌ها استفاده کنند را بنویسید. 

هدف از برندینگ، ارتباط با مشتری است. آسان‌ترین راه برای این کار، این است که برندتان را مثل یک انسان ببینید و بخواهید که مشتریان هم همین دید را داشته باشند.

هماهنگی را در اولویت قرار دهید

اولین اشتباهی که شرکت ها در برندینگ مرتکب می‌شوند، ناهماهنگی است. ناهماهنگی به برندینگ آسیب زده و مشتری را گیج می‌کند. برندهای معروف و ارزشمند، هماهنگی را در رأس امور قرار می‌دهند و سودش را هم می‌بینند. وقتی برندتان حضوری هماهنگ در تمام رسانه‌ها و پلتفرم‌ها داشته باشد، مشتریان به راحتی آن را شناخته، ارتباط برقرار می‌کنند و با گذشت زمان برند شما را به سایر رقبا ترجیح می‌دهند. می‌توانید از دستورالعمل برندسازی برای این کار استفاده کنید.

 استراتژی برندینگ تعریف کنید و همان را دنبال کنید

استراتژی برندینگ چیزی بیشتر از دستورالعمل برندینگ است. استراتژی برندینگ برنامه‌ای واضح و بلندمدت از اهداف برند است که می‌خواهید به آن‌ها برسید. این اهداف معمولاً حول خواسته‌ها، انگیزه‌ها، انعطاف‌پذیری، رقابت، آگاهی و دخالت کارمندان تعریف می‌شوند. یادتان هست که گفتیم برندینگ فرایندی پویا و دائمی است؟ پشت این حرف، نکات بسیاری وجود دارد. استراتژی برندینگ سبب می‌شود که فرایند برندینگ به بهترین نحو انجام شده و برندتان به سمت موفقیت و محبوبیت حرکت کند.

نگذارید تقلید جای انگیزه و الهام را بگیرد

آنالیز رقبا مهم است؛ با آنالیز رقیب‌هایتان می‌توانید دلیل برتری‌شان را پیدا کنید و از نتایج بررسی‌ها در جهت بهبود و تمایز برند خودتان استفاده کنید .اما حواستان باشد که در دام تقلید گرفتار نشوید. بررسی‌های رقبا را محدود کنید. تمرکزتان باید بیشتر روی کسب‌وکار خودتان و مزایای آن باشد. اینکه یکی (یا دوتا) از رقبا از روش خاصی برای برندینگ استفاده کرده‌اند، به این معنی نیست که شما هم باید از همان روش استفاده کنید تا موفق شوید. برندهایی در خاطر مردم می‌مانند که جدید، خاص و متفاوت باشند.

 از برندینگ برای استخدام استفاده کنید

برندینگ قوی باعث افتخار کارمندتان خواهد شد. از اهرم برندینگ برای جذب نیروهای بااستعداد و کوشا استفاده کنید. از تجارتی دارید که بر اساس نیروی کاری طراحی شده و استخدام نیروی کار یکی از عناصر اصلی موفقیت شما است، بخشی از بودجه و منابع را به برندینگ کارفرمایی اختصاص دهید. به نحوه‌ی بازاریابی شرکت برای افراد جویای کار و کارمندان فعلی‌تان، برندینگ کارفرمایی می‌گویند. اگر نشان دهید که به موسسه‌تان افتخار می‌کنید، دیگران هم به آن افتخار خواهند کرد.

 

چگونه برای شما برندسازی کنیم؟

ما در دپارتمان «دنیای مشاغل»، هلدینگ بین المللی دنیای نو، در 6 مرحله برای شما برند سازی می کنیم. با استفاده از این روش می‌توانیم برند جدیدی ایجاد کنیم و یا برندی که در حال حاضر دارید را مجدد برندسازی کنیم.

1ـ مخاطب هدف را مشخص می کنیم

برندینگ با هدف آگاهی، شناخت، اعتماد و کسب درآمد انجام می‌شود. یک قدم عقب برویم و منشأ این‌ها را بررسی کنیم: مصرف‌کننده. و نه فقط هر مصرف‌کننده‌ای، منظورمان مشتریان هدف شما هستند. اگر برندتان به دل مخاطب ننشیند، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد نمی‌رسید.

محصولتان به کار چه کسانی می‌آید؟ مشتری‌های ایده‌آل شما چه کسانی هستند؟ اصلاً چرا کسب‌وکارتان را ایجاد کرده‌اید؟

هر چیزی که در مورد بازار هدف (target market) و پرسونای خریدار (buyer persona) یاد بگیرید، روی تصمیمات برندینگ تأثیرگذار است، پس این کار را اولین اولویت خود قرار می دهیم.

 

2ـ هدف و مأموریت خود را دقیق مشخص می کنیم

چرا این کسب‌وکار را ایجاد کردید؟ جواب این سؤال کمک می‌کند تا هدف، مأموریت و انگیزه‌ی تجارتتان را مشخص کنید.

قبل از آنکه بتوانید برندی بسازیم که مخاطبان بشناسند، بخواهند و به آن اعتماد کنند، باید لیست چیزهایی را که می‌توانیم در اختیار مشتری قرار دهیم، به مخاطب منتقل کنیم. هر بخشی از برند (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) باید این هدف و بینش را منعکس کند. مأموریت و هدف برند، عنصر سازنده‌ی مانیفست برند (brand manifesto) است و نشان می‌دهد چرا موسسه شما وجود دارد و چرا مردم باید به برندتان توجه کنند.

3ـ ارزش‌ها، ویژگی‌ها و مزایا را مشخص می کنیم

احتمالاً کسب‌وکارهای بسیاری مانند شما وجود دارند. تمرکز روی رقبا آسان است، اما حالا وقت آن نیست. اکنون زمانی است که باید روی خودتان متمرکز شویم.

شما چه دارید که دیگران ندارند و (از لحاظ قانونی) نمی‌توانند از آن تقلید کنند؟ برندتان

به همین دلیل است که باید مطمئن شوید برندتان را از عناصری الهام گرفته‌اید و الگوسازی کرده‌اید که تماما مال خودتان باشند: ارزش‌ها، مزایا، ویژگی‌هایی که کسب‌وکارتان را خاص می‌کند. زمان بگذارید و لیستی از نکاتی که شما را از دیگران متمایز می‌کنند، بنویسید. در مورد ویژگی‌های محصول (مثل ظاهر، اجزای تشکیل‌دهنده، توانایی‌ها) صحبت نمی‌کنیم؛ بنویسید چطور محصول یا خدمات شما زندگی مردم را بهتر می‌کند و باعث موفقیتشان می‌شود و ما در این راه و شناسایی این ویژگیها به شما کمک می کنیم.

4ـ دارایی‌های بصری (visual asset) خاص خودتان را می سازیم

تا اینجای کار باید مخاطب هدف، بیانیه اهداف و آرمان‌ها و ویژگی‌های خاص کسب‌وکارتان را پیدا کرده باشیم. وقت آن است که به بخش‌های مهیج‌تر برندینگ بپردازیم: طراحی بصری.

منظورمان لوگوی، طیف رنگی، تایپوگرافی (فونت‌ها)، آیکون گرافی و سایر اجزای تصویری است. برای ساخت این المان‌ها، دستورالعمل خاصی ایجاد می کنیم. 

نکته: طراحی‌های گرافیکی و تخصصی در عین جذابیت، می‌توانند سخت باشند. ما می‌توانیم به عنوان یک متخصص برای طراحی لوگو و هویت برند کمکتان کنیم و یا قبل از شروع، چند نمونه طراحی مفید را با هم بررسی کنیم.

5ـ صدای برند (brand voice) را پیدا کنید

حالا وقت آن است که روی بخش سمعی برندتان تمرکز کنیم. اگر کسی با شما مکالمه‌ای داشته باشد، و یا پیامی بفرستد، چگونه شنیده می‌شوید؟ نحوه‌ی ارتباطتان با بازار هدف هم بخشی از برندسازی در نظر گرفته می‌شود. باید صدایی انتخاب کنید که مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ در غیر این صورت، توجهی به شما نمی‌کنند. همه‌ی محتواهایی که می‌نویسیم باید لحنی یکسان داشته باشند، از کمپین‌های تبلیغاتی و کپشن های فضای مجازی گرفته تا پست‌های وبلاگی و داستان برند. این‌گونه مخاطب فرصت پیدا می‌کند تا با برند آشنا شده و صدایتان را تشخیص دهد. صدایی شاد و جذاب داشته باشید تا مشتریان برای دریافت متن‌های جدیدتان لحظه‌شماری کنند.

  موتور برندینگ را روشن کنید

برندتان فقط زمانی کار می‌کند که شما کار کنید. وقتی کار طراحی و ساخت برند تمام شد، آن را در تمام جنبه‌های کسب‌وکارتان وارد کنید. مطمئن شوید که مشتری هر جا را نگاه کند، آن را می‌بیند. این هم چند نکته مفید برای وارد کردن برند در تجارتتان:

 وب سایت

لوگو، طیف رنگی و تایپوگرافی برند را در وب سایت اعمال کنید. فقط از چیزهایی استفاده کنید که در دستورالعمل برندینگ‌تان بگنجند. وب سایت یکی از مهم‌ترین بخش‌های هویت برند است و اگر برند را منعکس نکنید، تجربه‌ای ناخوشایند را برای مشتری ایجاد کرده‌اید. به لینک‌ها، فراخوان عمل (call to action) و توضیح محصولات هم دقت کنید تا با صدای برند همخوانی داشته باشند.

شبکه‌های اجتماعی

عکس پروفایل، عکس‌های پس‌زمینه و تصاویری که به اشتراک می‌گذارید هم باید برند را منعکس کنند. می‌توانید لوگو و عکس پروفایلتان را هم روی عکس‌ها بگذارید تا مشتریان راحت‌تر شما را تشخیص دهند. همان‌طور که در بخش وب‌سایت هم گفتیم، مطمئن شوید همه‌چیز با صدای برند همخوانی داشته باشد.

بسته‌بندی

اگر محصولات فیزیکی عرضه می‌کنید، محصولاتتان ملموس‌ترین عنصر ارتباط مشتری با برند هستند. به همین دلیل است که بسته‌بندی محصولات (طراحی، رنگ، سایز و حس) باید منعکس‌کننده‌ی برندینگ جدید باشد.

تبلیغات

از آنجا که تبلیغات (چه چاپی و چه دیجیتال) به منظور گسترش شناخت و آگاهی مخاطبان از برند صورت می‌گیرد، مهم‌ترین نکته این است که تبلیغات منعکس‌کننده‌ی برندینگ باشند. در حقیقت برندینگ باید به گونه‌ای باشد که پروسه‌ی ساخت و تولید تبلیغات را آسان‌تر کند. با داشتن دستورالعمل برندینگ می‌دانید تبلیغاتتان چطور باید باشند و چه چیزهایی را باید شامل شوند.

خدمات فروش و مشتریان

قدرت برند، همان انسان هایی هستند که در پشت‌صحنه‌ی آن فعالیت می‌کنند. و اگر کارمندان شما موتور برندینگ را روشن نکنند، کاری از پیش نمی‌برید. به علاوه برند چیزی فراتر از بازاریابی است. دستورالعمل برندینگ را در اختیار کارمندان بخش فروش و خدمات مشتریان بگذارید و نحوه‌ی استفاده از آن را (مخصوصاً وقتی مستقیماً با مشتری در تماس هستند) آموزش دهید. کارمندانتان را تشویق کنید که در حین ارائه نمونه‌ی محصول برندینگ شده و یا پاسخ به سؤالات خدمات مشتریان، از لوگو، شعار تبلیغاتی، تصویر و صدای برند استفاده کنند.

 

نتیجه‌گیری

برندینگ یعنی اسم، لوگو، طیف رنگی، صدای برند و جلوه‌های بصری. و حتی بیشتر از این‌ها! برندینگ همان حسی است که مشتریان در حین ارتباط با برندتان دارند؛ همان تجربه‌ای که در موردش صحبت کردیم.

برندینگ چیزی است که تجارت‌های قوی را از سایرین متمایز می‌کند. لوگوی زیبا، شعاری زیرکانه، مانیفستی خاص و صدای برند واضح و مشخص، همه عناصر ملموس برندینگ هستند. اما حقیقت این است که برندها وقتی پیشرفت می‌کنند که روی تصویر کلی متمرکز شوند. اگر به قلب و عقل مخاطب هدف و کسب‌وکار خودتان نفوذ کنید، موفقیت خودش با پای خودش به سراغتان می‌آید.

ما در هلدینگ بین المللی دنیای نو، دپارتمان «دنیای مشاغل» شما را در دستیابی به برند سازی علمی کمک می کنیم و با تجربه بسیار زیادی­ که در برندینگ های مختلف داریم، این مهم را برای شما تسهیل کرده و زمان دستیابی به هدف را کوتاه می کنیم.

logo-samandehi
نماد اعتماد الکترونیک
Facebook Instagram linkedin WhatsApp WhatsApp Telegram